|
سلام ما این وبلاگ را به دامنه IR متصل کردیم و آدرس جدید وبلاگ این است : MohammadVaal.ir (کلیک کنید)
+ نوشته شده در دوشنبه یکم فروردین ۱۴۰۱ساعت   توسط دوستدار
|
سه چيز است كه اگر مردم آثار آن را مى دانستند، به جهت حريص بودن به خير و بركتى كه در آنها هست، به قرعه متوسل مى شدند: اذان نماز، شتاب به نماز جماعت و نماز در صف اول كسی كه نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید امام صادق علیه السلام می فرمایند: حجاب زن برای طراوت و زیبایی اش مفیدتر می باشد المستدرک، ج5) حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل فرمود که: روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه علیهاسلام برخاست و چادر به سر کرد. رسول خدا فرمود:« چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟» فاطمه عرض کرد:« او مرا نمیبیند، اما من که او را می بینم. و او اگر چه مرا نمیبیند ولی بوی مرا که حس میکند پیامبر فرموده اند:خدا مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمیدهند ، نفرین کرده است. رسول خدا(ص) فرمودند:سه گروه، هرگز داخل بهشت نمیشوند :1- زنی که خود را درلباس وحرکات وامور دیگر شبیه مرد سازد و... امام علی علیه السلام می فرماید: بهترین لباس ؛ لباسی است که تو را از خدا به خود مشغول نسازد. در حدیث قدسی آمده است :به بندگانم بگوئیدبه لباس دشمنانم در نیایند و خود را شبیه دشمنان من نکنند که در این صورت آنها هم دشمنان من خواهند بود پیامبر می فرمایند:خداوند شما را از عریان شدن نهی کرده است پس شرم کنید از فرشتگانی که همراه شما هستند همان گرامیانی که از شما جدا نمی شوند مگر هنگام قضای حاجت و خلوت کردن با همسر از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند: آیا در تنهایی میتوانیم کشف عورت کنیم؟ حضرت جواب دادند: خداوند بیش از مردم سزاوار است که از او شرم شود.( سنن ابن ماجه ) رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)فرمودند: خداوند شما را از عریان شدن بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عریان شدن بپرهیزید.( سنن الترمذی ) حضرت علی(علیهالسلام) می فرمایند: وقتی کسی عریان شود، شیطان به او نظر میاندازد و در او طمع می کند؛ پس خود را بپوشانید.( تهذیب ) پیامبر سه بار فرمود :خدایا ! زنان شلوار پوش را بیامرزاى مردم ! شلوار بپوشید که شلوار پوشاننده ترین جامههاى شماست و زنان خود را در موقعى که بیرون مىآیند با شلوار حفظ کنید پیامبر فرمود: صیانت زن او را شادابتر و زیبایىاش را پایدارتر مىکند پیامبر فرمود: غذائی بخور که خود می پسندی ولی لباسی بپوش که مردم می پسندند رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک».( شیخ مفید، امالی). حضرت علی(ع) فرمودند: بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک است. اسماء دختر ابوبکر و خواهر عایشه به خانه پیغمبراکرم(ص) آمد درحالی که جامههای نازک و بدن نما پوشیده بود.رسول اکرم(ص)روی خویشرا ازوی برگرداند و فرمود:ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر ازمچ دست به پایین و صورتش(الدرالمنثورج 5) پیامبر اکرم(ص)زنان را از پوشیدن لباسهای توجه برانگیز بر حذر میداشتند . اى على! هرگاه وقت نمازت رسيد، آماده آن شو وگرنه شيطان تو را سرگرم مى كند و هرگاه قصد [كار] خيرى كردى شتاب كن وگرنه شيطان تو را از آن باز مى دارد كسی كه از روی بی میلی،بدون عذر و علت نمازجماعت را كه اجتماع مسلمانان است ترك كند، نمازی برای او نیست. هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانهاش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى شود تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز است کوشنده ترین مردم کسی است که گناهان را رها ساز از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد
دو چیز را خداوند در دنیا کیفر میدهد : تعدی و ناسپاسی پدر و مادر رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است همانا دینار و درهم پیشینیان شما را به هلاکت رساند و همین دو نیز هلاک کننده شماست انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتی وعده میدهد زیر بار مسؤولیت میرود، و تا به وعدهاش عمل نکند رها نخواهد شد کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهدرسید هر کس دو رکعت نماز بخواند و بداند چه می گوید، از نماز فارغ می شود، درحالی که میان او و میان خدای عز و جل گناهی نیست عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند برچسبها: نماز
+ نوشته شده در جمعه سی ام تیر ۱۳۹۶ساعت   توسط دوستدار
|
فرازی از خطبه غدیر درباره امام زمان عج
حضرت مهدي عجل الله فرجه الشریف
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها. أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاَِوْلِياءِالله. أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ الله. أَلا إِنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَميقٍ. أَلا إِنَّهُ يَسِمُ كُلَّ ذي فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَ كُلَّ ذي جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إِنَّهُ خِيَرَةُالله وَ مُخْتارُهُ. أَلا إِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلْمٍ وَالْمُحيطُ بِكُلِّ فَهْمٍ. أَلا إِنَّهُ الُْمخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْمُشَيِّدُ لاَِمْرِ آياتِهِ. أَلا إِنَّهُ الرَّشيدُ السَّديدُ. أَلا إِنَّهُ الْمُفَوَّضُ إِلَيْهِ. أَلا إِنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرونِ بَيْنَ يَدَيْهِ. أَلا إِنَّهُ الْباقي حُجَّةً وَلاحُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إِلاّ مَعَهُ وَلانُورَ إِلاّعِنْدَهُ. أَلا إِنَّهُ لاغالِبَ لَهُ وَلامَنْصورَ عَلَيْهِ. أَلاوَإِنَّهُ وَلِي الله في أَرْضِهِ، وَحَكَمُهُ في خَلْقِهِ، وَأَمينُهُ في سِرِّهِ وَ علانِيَتِهِ.
آگاه باشيد! همانا آخرين امام، قائم مهدي از ماست. هان! او بر تمامي اديان چيره خواهد بود. هشدار! كه اوست انتقام گيرنده از ستمكاران. هشدار! كه اوست فاتح دژها و منهدم كننده ي آنها. هشدار! كه اوست چيره بر تمامي قبايل مشركان و راهنمي آنان. هشدار! كه او خونخواه تمام اوليای خداست. آگاه باشيد! اوست ياور دين خدا. هشدار! كه از دريايي ژرف پيمانه هايي افزون گيرد. هشدار! كه او به هر ارزشمندي به اندازه ي ارزش او، و به هر نادان و بي ارزشي به اندازه ي ناداني اش نيكي كند. هشدار! كه او نيكو و برگزيده ي خداوند است. هشدار! كه او وارث دانش ها و حاكم بر ادراك هاست. هان! بدانيد كه او از سوي پروردگارش سخن مي گويد و آيات و نشانه هي او را برپا كند. بدانيد همانا اوست باليده و استوار. بيدار باشيد! هموست كه [اختيار امور جهانيان و آيين آنان ] به او واگذار شده است. آگاه باشيد! كه تمامي گذشتگان ظهور او را پيشگويي كرده اند. آگاه باشيد! كه اوست حجّت پايدار و پس از او حجّتي نخواهد بود.(2) درستي و راستي و نور و روشنايي تنها نزد اوست. هان! كسي بر او پيروز نخواهد شد و ستيزنده ي او ياري نخواهد گشت. آگاه باشيد كه او ولي خدا در زمين، داور او در ميان مردم و امانتدار امور آشكار و نهان است. ------------------ 2) اين تعبير به عنوان حجّت و امامت است و نظرى به رجعت ديگر امامان ندارد زيرا آنان حجّت هاى پيشين اند كه دوباره رجعت خواهند نمود.
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۶ساعت   توسط دوستدار
|
عيد است و تو را دشت پيامي دارد هر غنچه به كف بهر تو جامي دارد
هر دانه ي در خاك به شوق رخ تو از جاي بپاگشته قيامي دارد هربار كه بوسه مي زند بر تو نسيم در گوش تو از عشق كلامي دارد از شوق تو هر پرنده اي مي خواند آنگاه كه خيزشي به بامي دارد هر قطره ي باران كه فرو مي ريزد لبخند به لب بر تو سلامي دارد عيد است و در آن هركه دلي شاد كند در چشم خداوند مقامي دارد
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم فروردین ۱۳۹۶ساعت   توسط دوستدار
|
نشانه های ظهور امام زمان علیه السلاممقدمهظهور منجی بشر در دوران آخرزمان، باوری است قطعی و همگانی . ادیان و شرایع توحیدی و غیرتوحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری، نوید چنین روزی را به پیروان خویش داده اند . در این میان، اسلام با مبانی قوی نظری و عملی، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور، واژه انتظار و منتظر مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است . واژه مهدویت و مهدی علیه السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشت آن، اتفاق نظر دارند . از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و صحابه و یاران ایشان، عهده دار تبیین فرهنگ مهدویت بوده اند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرای امام زمان علیه السلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار می کنند . ضرورت بیان نشانه های ظهورهر مسئله ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد; از جمله این مسائل که دارای شاخصه های جهانی و همگانی است، ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان مطرح شده است . طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردی اند با آزمندی بسیار و با ظاهر سازی فریبنده به اغفال مردم می پردازند تا به نیت سوء خود برسند . از اینرو بیان نشانه ها و علایم ظهور، ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحرافها و کج رویها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلح آخر زمان را با تمام شاخصه ها و خصال معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانه ها و علایمی را بیان کنند تا مردم در تمیز سره از ناسره در تحیر و تردید نمانند . از همین رو در روایات و احادیث بسیاری منجی آخر زمان (حضرت مهدی علیه السلام) و کیفیت ظهور او، با تمام علایم و نشانه ها بیان شده است . در رویکرد کلی و کلان، می توان نشانه ها و علایم ظهور امام زمان علیه السلام را به انواع مختلف تقسیم کرد که به یکایک آنها خواهیم پراخت: الف) نشانه های عام و خاص1 . نشانه های عام:آن دسته از نشانه ها و علایمی که شاخصه های کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه خاص و در افراد خاصی متصف نشده اند، «علایم عمومی » نامیده می شوند; نظیر احادیث و روایاتی که از احوال و اوضاع مردمان آخر زمان خبر می دهند و از انحرافات و کج رویهایی که در آن دوره رخ می دهد سخن به میان آورده اند که در واقع، نوعی بیان علایم و نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام است، اما در قالب و معیار کلی و عمومی . «عن ابن عباس عن رسول الله صلی الله علیه و آله: فی حدیث ان الله اوحی الیه لیلة اسری به ان یوصی الی علی واخبره بالائمة من ولده الی ان قال وآخر رجل منهم یصلی عیسی ابن مریم خلفه یملا الارض عدلا کما ملئت جورا وظلما ... فقلت الهی وسیدی متی یکون ذاک؟ فاوحی الله عزوجل الی: یکون ذالک اذا رفع العلم وظهر الجهل وکثر القراءة وقل العمل وکثر القتل وقل الفقهاء والهادون وکثر فقهاء الضلالة والخونة ... وکثر الجور والفساد وظهر المنکر وامر امتک به ونهی عن المعروف ... ; (1) ابن عباس می گوید: «در شب معراج، مطالبی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحی شد که باید به حضرت علی علیه السلام سفارش کند و به او در مورد ائمه بعد از آن حضرت که از فرزندانش هستند خبر داد; تا آنجا که فرمود: آخرین آنها [نشانه هایی دارد; از جمله اینکه] عیسی بن مریم پشت سرش نماز می خواند; زمین را پر از عدل و داد می کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد، ... عرض کردم: خداوندا! آن کی خواهد شد؟ خداوند به من وحی کرد: هر گاه علم از میان برداشته شود و جهل و نادانی ظاهر شود; قرائتهای [قرآن] زیاد اما عمل کم شود; قتل و کشتار زیاد شود، فقهاء و هدایت کنندگان واقعی کم شوند; علمای فاسق و خیانتکار زیاد شوند، ... جور و فساد زیاد شود; منکر ظاهر شود; امت تو امر به منکر و نهی از معروف کنند، ...» «حضرت علی علیه السلام در جواب سؤال «صعصعة بن صوحان » - که از یاران آن حضرت بود - در باب دجال و خروجش، و پیرامون نشانه هایی از ظهور امام زمان علیه السلام، چنین فرمودند: «فان علامة ذلک اذا امات الناس الصلاة واضاعوا الامانة واستحلوا الکذب، واکلوا الربا واخذوا الرشا وشیدوا البنیان وباعوا الدین بالدنیا واستعملوا السفهاء وشاوروا النساء وقطعوا الارحام واتبعوا الاهواء، واستخفوا بالدماء ... ; (2) علامت خروج و قیام دجال زمانی است که مردم نماز را ترک کنند [و در میان مردم بمیرد]، امانتها را ضایع کنند; دروغ گفتن را حلال شمارند; ربا بخورند; رشوه بگیرند; ساختمانها را محکم سازند و دین را به دنیا فروشند; مردمان کم عقل را بر کارها گمارند; زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار دهند; قطع صله ارحام کنند; از هوا و هوس پیروی کنند و [کشتار و] خونریزی را کوچک شمارند، ... .» 2 . نشانه های خاص:بعضی از نشانه ها و علایم ظهور، به صورت خاص و با شاخصهای ویژه در افراد متعین، تبلور می یابد; مثلا در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد . ظهور و خروج افرادی به نام «دجال » و «سفیانی » که مظهر ضلالت و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که سنبل هدایت هستند جزء علایم خاص شمرده می شود و در احادیث، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است . امام باقر علیه السلام فرمودند: «تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الی الکوفة، فاذا ظهر المهدی بعث الیه بالبیعة; (3) پرچمهای سیاهی از ناحیه خراسان بیرون می آید و به جانب کوفه به حرکت در می آید . پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت می کنند .» و نیز امام باقر علیه السلام فرمود: «برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در شب اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه . و این دو از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده است، [این چنین] وجود نداشته است .» (4) در روایات فوق نشانه ها و علایم خاصی برای ظهور امام زمان علیه السلام تعیین شده است . ب) نشانه های حتمی و غیر حتمی1 . نشانه های حتمی:علایم و نشانه هایی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد و در واقع، هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است علایم حتمی نامیده می شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است . امام سجاد علیه السلام فرمود: «ان امرالقائم حتم من الله وامر السفیانی حتم من الله ولایکون قائم الا بسفیانی (5) ; ظهور قائم، از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، از جانب خداوند قطعی است و قائمی جز با سفیانی وجود ندارد .» امام صادق علیه السلام فرمود: «والیمانی من المحتوم; [قیام] یمانی از نشانه های حتمی است .» فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی نقل می کند: «قلت لابی جعفر خروج السفیانی من المحتوم؟ قال نعم والنداء من المحتوم وطلوع الشمس من مغربها من المحتوم واختلاف بنی العباس فی الدولة من المحتوم وقتل النفس الزکیة محتوم وخروج القائم من آل محمد محتوم ... (6) ; به امام باقر علیه السلام عرض کردم: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند آری، صیحه آسمانی نیز از علایم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است . اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت، حتمی است . کشته شدن نفس زکیه حتمی است، قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله حتمی است، ...» 2 . نشانه های غیر حتمی:بعضی از نشانه های ظهور قبل از ظهور، بطور مشروط رخ می دهند; یعنی اگر مقتضی آنها موجود و موانع مفقود باشد، تحققشان حتمی خواهد بود . در میان نشانه ها و علایم، آنچه حتمی شمرده شده، جزء محتومیات هستند و غیر از آنها که گروه بسیاری از علایم را تشکیل می دهند جزء علایم غیر حتمی شمرده می شوند . ج: علایم با فاصله و بی فاصله1 . نشانه های نزدیک به وقت ظهور:در بعضی از روایات، تصریح شده که بعضی از علایم در سال ظهور امام زمان علیه السلام، رخ می دهند; یعنی قبل از ظهور و در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام، این نشانه ها یکی پس از دیگری پدیدار شده، به ظهور امام زمان منتهی می شود . امام صادق علیه السلام فرمود: «خروج الثلاثة، الخراسانی والسفیانی والیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد، فی یوم واحد ولیس فیها رایة باهدی من رایة الیمانی یهدی الی الحق; (7) خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمی کند .» امام باقر علیه السلام فرمود: «لیس بین قیام القائم وقتل النفس الزکیة اکثر من خمس عشر لیلة (8) ; بین ظهور مهدی علیه السلام و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست .» 2 . علایمی که با ظهور، فاصله زمانی دارد:بعضی از نشانه ها و علایم در بستر تاریخ با فاصله بسیاری با وقت ظهور تحقق می یابد; حتی بعضی از آنها قبل از تولد امام زمان رخ می نمایند و بعضی بعد از تولد و قبل از ظهور با فاصله زیاد، تحقق پیدا کرده و خواهند کرد; چنان که شماری از آنها، همچون از هم گسستن بنی امیه و بنی عباس، خروج ابومسلم خراسانی، اختلاف بین مسلمانان و ... اتفاق افتاده است . د) علایم زمینی و آسمانی1 . علایم طبیعی و زمینی:در میان نشانه ها و علایم ظهور، غالب آنها نشانه های طبیعی و زمینی اند و هر کدام در تثبیت حقانیت ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام نقش اساسی دارند . امام علی علیه السلام فرمود: «ویخرج رجل من اهل بیتی فی الحرم فیبلغ السفیانی، فیبعث الیه جندا من جنده فیهزمهم فیسیر الیه السفیانی بمن معه، حتی اذا جاوزوا ببیداء من الارض، خسف بهم، فلاینجوا منهم الا المخبر عنهم; مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می کند، پس خبر خروج وی به سفیانی می رسد . وی، سپاهی از لشکریان خود رابرای جنگ، به سوی او می فرستد و آنان را شکست می دهد، آنگاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی می روند و چون از سرزمین بیداء می گذرند، زمین آنان را فرو می برد و جز یک نفر، که خبر آنان را می آورد کسی از آنان نجات نمی یابد .» نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجال، قتل نفس زکیه، جنگهای خونین و غیره ... از جمله علایم زمینی و طبیعی هستند . 2 . علایم آسمانی:به علت اهمیت ظهور امام زمان، علاوه بر نشانه های زمینی و طبیعی، برخی علایم آسمانی نیز در زمان ظهور حضرت رخ خواهند داد، تا مردم بهتر رهبر و مصلح آسمانی را شناخته و در راستای تحقق رسالت و اهداف او مشارکت کنند; مانند: - صیحه آسمانی:امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا نادی مناد من السماء ان الحق فی آل محمد صلی الله علیه و آله فعند ذلک یظهر المهدی علی افواه الناس ویشربون حبه، ولایکون لهم ذکر غیره; هر گاه گوینده ای از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد صلی الله علیه و آله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیه السلام به سر زبانها می افتد، و همه [شراب] دوستی او می نوشند و غیر او را یاد نمی کنند .» - کسوف:امام صادق علیه السلام فرمود: «علامة خروج المهدی کسوف الشمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشرة واربع عشرة منه (9) ; نشانه ظهور مهدی علیه السلام کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است [و وقت کسوف] سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود .» پی نوشت: 1) اثباة الهداه، ج 7، ص 390 . 2) بحار الانوار، ج 52، ص 193 . 3) بحار الانوار، ج 52، ص 217 . 4) منتخب الاثر، ص 444 . 5) بحارالانوار، ج 52، ص 82 . 6) ارشاد مفید، ج 3، ص 347 . 7) کتاب غیبت نعمانی، ص 252 . 8) ارشاد مفید، ج 2، ص 374; اعلام الوری، ص 427 . 9) غیبت نعمانی، ص 270 .
+ نوشته شده در سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت   توسط دوستدار
|
پلکی بزن مولا! که ایمان جان بگیرد تا در زمین، بارانی از قرآن بگیرد ای مهر عالمتاب خوبی! جلوه گر شو تا عشق در روی زمین سامان بگیرد پلکی بزن تا دشتها گندم برقصند بوی طراوت بشکفد، باران بگیرد پلکی بزن تا غنچهها شبنم بخندند باغ از بهار خندهی گل، جان بگیرد پلکی بزن تا ریشههای شب بخشکد تا صبح صادق، عمر جاویدان بگیرد ایمان به فصل سرد؟ هرگز، تا تو هستی هرگز مبادا فصل یخبندان بگیرد از دیو و دد، مولا! ملولم، جلوه گر شو تا زندگی بوی خوش انسان بگیرد مولا! بهار خندهات را منتشر کن تا فصل سرما در زمین پایان بگیرد .
+ نوشته شده در جمعه بیست و ششم شهریور ۱۳۹۵ساعت   توسط دوستدار
|
فضیلت شب قدر بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱) وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲) لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳) تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴) سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵) با توجه به آیات سوره قدر میتوان به فضیلتهای شب قدر پی برد: ۱. قرآن در آن نازل شده است. ۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است. ۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود. ۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان میگردد. ۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است. عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور میتوان به دست آورد: ۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم. در شب قدر که شبزندهداری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیکتر شویم؟ دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۳۹۵ساعت   توسط دوستدار
|
از امام جواد علیهالسلام همانند دیگر امامان معصوم علیهمالسلام درباره مهدویت سخنان متعددی نقل شده است. شیخ صدوق در کتاب شریف کمال الدین سه روایت را از آن امام همام آورده است. از جمله این روایات، روایتی است که ابی دلف از آن حضرت نقل کرده است. او میگوید: امام جواد علیهالسلام پس از معرفی دو امام پس از خود، سکوت کردند. من به حضرت عرض کردم: امام پس از حسن (امام عسکری) علیهالسلام کیست؟
در این هنگام حضرت بسیار گریستند. پس از آن که حضرت آرام گرفتند، فرمودند: امام پس از حسن فرزند اوست که قائم به حقّ منتظر است. پرسیدم: چرا آن حضرت را قائم نامیدهاند، فرمودند: چون او پس از آن که یادش از بین میرود و بسیاری از کسانی که به امامت آن حضرت معتقد بودند دچار تردید میشوند، خواهد آمد. از حضرت سؤال کردم؛ چرا آن امام را منتظر مینامند؟ فرمودند: چون آن حضرت غیبتی دارد که بسیار طولانی و پایان آن دور است، در آن دوران، مخلصان در انتظار ظهور او هستند و اهل شک و تردید (ضعیف الایمان) منکر اویند. همچنین منکران آن حضرت با یاد شدن حضرت به تمسخر و استهزا میپردازند و تعیین کنندگان وقت ظهور به دروغ گویی درباره آن حضرت روی میآورند و کسانی که در ظهور آن حضرت تعجیل میکنند و خیلیها ـ که خواهان فرا رسیدن موعد آن هستند ـ به هلاکت میافتند و فقط کسانی که تسلیم امر پروردگارند نجات مییابند.
+ نوشته شده در جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ساعت   توسط دوستدار
|
شعر مهدوی
هوا صاف است... مشغولند دهباشان به دهباشی و چوپانان به چوپانی، كشاورزان به سمپاشی كسی انگار يادش نيست، اينجا جای تو خالی ست و قصر انتظارت هست در حال فروپاشی كسی ديگر نمی ترسد كه هر شب بادهای مست رها هستند بين كوچه ها سرگرم عياشی ولی نه... آن طرف تر، پشت پرچين های پاييزی نسيم آماده است آيد به پابوس تو فراشی خبر می آورد "باباخبر" از روزهايی كه نمی ترسند گنجشكان دگر از حوض نقاشی به زودی می رسی با بقچه ای از ياس در دستت به ياد مادرت در كوچه هامان ياس می پاشی به زودی مي رسی... تا پيش از آن هر شب دعاگويم سلامت باشی ای خورشيد دل ها هركجا باشی
مطهره عباسيان
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم فروردین ۱۳۹۵ساعت   توسط دوستدار
|
حضرت زهرا (س) فرمودند: »بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند. (دلال الامامه و کنزالعمال ، ج 7، ص225)
+ نوشته شده در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
توكّل و اطمينان به استجابت دعا در مسجد جمكران جناب مستطاب آقاى حاج حبيب اللَّه بيگدلى (از اخيار قم و والد محترم صديق مكرّم جناب آقاى حاج شيخ مهدى بيگدلى) فرمود: مرحوم آقاى حاج شيخ عباس قمى -محدّث معروف- برادرى داشت به نام حاج مرتضى، اين مرد كاسب بود و چندان سوادى نداشت، امّا بسيار متديّن و خوش عقيده بود. روزى همسرش مىگويد: براى دخترمان رفته رفته بايد جهيزيه فراهم كرد. وى در جواب مىگويد: فعلاً وقت شوهر كردن او نيست. هر زمان به سنّ مقتضى رسيد، به مسجد جمكران مىروم و ترتيب كار را مىدهم. بعد از چند سال همسرش مىگويد: حالا وقت تهيه جهيزيه است، زيرا دختر به سن شوهردارى رسيده است.
حاجى مىگويد: رفتم مسجد جمكران تا ترتيب كار داده شود. مسجد مىرود و شب را بيتوته كرده، دعا و توسّل لازم را به عمل مىآورد. فرداى آن شب پياده برمىگردد. در اثناى راه، از درخت توتى كه هنگام بهره برداريش رسيده بود استفاده مىكند و سپس، زير آن درخت مىخوابد. بعد از استراحت راهى منزل مىشود. وقتى وارد مىشود مشاهده مىكند كه مرحوم آيت اللَّه سيد صدر الدين صدر موسوى، از علماى بزرگ قم، با طلبه جوانى در اتاق نشستهاند. مرحوم آقاى صدر مىفرمايد: كجا بودى؟ نزديك يك ساعت است به انتظار تو هستم. ايشان جريان را گزارش مىدهد. مرحوم آقاى صدر مىفرمايد: من آمدهام تا دخترت را براى اين روحانى جوان خواستگارى كنم؛ تمام مخارج عقد و عروسى و جهيزيه با خودم مىباشد. از دخترت اذن بگير؛ در صورتى كه موافقت نمايد عقد ازدواج را جارى كنم. ايشان مطلب را با همسر و دخترش در ميان گذاشته موافقت آنان را جلب مىكند و در همان مجلس، عقد نكاح جارى مىشود و تمام هزينه را مرحوم صدر مىپردازد و پس از يك هفته، مجلس عروسى برگزار مىگردد. "وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ". داستان حاج سيد مرتضى حسينى صديق مكرّم آقاى حاج سيد عباس حسينى (واعظ) كه چند ماه قبل مرحوم شد از پدرش مرحوم سيد مرتضى حسينى كه از تربيت شدگان مرحوم حاج شيخ محمّد تقى بافقى است، جريانى را نقل كرد؛ از ايشان خواستم آن را بنويسد، قبول فرمود. چكيده آن نوشته كه نزدم موجود است اين چنين است: مرحوم سيّد مرتضى، منزل مسكونى خود را به يكصد و هشتاد تومان به طور اقساط پنج ماهه، خريدارى كرده و در سر رسيد اوّلين قسط با تهى دستى روبرو مىشود. به مسجد جمكران رفته و به امام زمانعليهالسلام متوسّل مىشود. مرحوم حاج اسداللَّه خرّاز قمى كه از دوستان متديّن مرحوم سيّد مرتضى بوده و حدود چهل سال سيّد براى او روضه هفتگى مىخوانده، او را ديدار كرده و مىگويد كه در خواب از طرف حضرت ولى عصرعليهالسلام مأمور شدم اقساط خانهات را بپردازم (ظاهرا حاج اسداللَّه از اصل خريد خانه هم بى خبر بوده) سيّد قبول مىكند و تمام اقساط منزل به بركت توسّل به حضرت بقية اللَّه توسط حاج اسداللَّه پرداخت مىگردد. مرحوم حاج سيد عبّاس مىگفت: آقاى حاج اسداللَّه، پدرم را وصىّ خود قرار داد. بعد از فوت حاجى، پدرم تمام مراسم واجب و مستحب را براى او انجام داد. آن شب بر اثر خستگى، بعد از نماز مغرب و عشا خوابش گرفت. نيمه شب از جا برخاست. خيال كردم ناخوش است. گفتم: چه شده؟ گفت: الآن حاج اسداللَّه را خواب ديدم. به من گفت: همه كارها را انجام داديد، مگر نماز ليلة الدفن را، تا دير نشده برخيز آن را هم به جا آور. حال مىخواهم آن نماز را بخوانم. پدرم به من گفت: سيّد عباس، ببين حاجى در شب اوّل قبرش چقدر فراغ خاطر دارد. يك داستان آموزنده در سال ( 1340) شمسى كه در مشهد مقدّس تحصيل مىكردم، در يكى از شبهاى جمعه به منزل آقاى حاج آقا حسن قمى، فرزند مرحوم حاج آقا حسين قمى (مجتهد معروف) براى استماع موعظه كه خود متصدّى آن بود رفتم. ايشان در ضمن نصايحى كه داشتند، به زائران مرقد مطهر حضرت رضاعليهالسلام سفارش مىكرد كه خودشان را اصلاح كنند و از معصيت اجتناب نمايند، آنگاه فرمود: دوستى دارم از تجّار تهران كه محلّ وثوق مىباشد. وى برايم گفت: شريكى دارم كه چندى قبل براى زيارت به مشهد آمد. چند روز بعد از سفر او، در خواب مشاهده كردم كه من هم براى زيارت مرقد مطهر امام وارد حرم شدم. وقتى وارد روضه مقدّسه شدم، ديدم كه حضرت رضاعليهالسلام در يك بلندى نشسته و وضع زائران خود را مشاهده مىكند و به آنان احترام مىگذارد. در اين بين ديدم كه شريك من هم داخل جمعيّت است و دارد اطراف ضريح طواف مىكند. ولى وقتى مقابل امام رسيد دستش را براى زدن سيلى به امام، دراز كرد! امام با عقب كشيدن چهره خود آن سيلى را رد نمود. طولى نكشيد كه آن مرد مجدّدا مقابل امام آمد و دستش را به طرف امام دراز كرد! اين بار هم سيلى به چهره امام اصابت نكرد. بعد از مدت كوتاهى براى بار سوم دستش را دراز كرد و يك سيلى به چهره نورانى آن حضرت زد! اين بار سيلى به صورت امام اصابت نمود، به طورى كه رنگ چهره تابناك امام نيلگون گرديد! از خواب بيدار شدم و در فكر فرو رفتم. بعد از چند روز كه شريكم از سفر برگشت، به ديدار او رفتم و در خلوت، خواب را برايش بازگو نمودم. ديدم رنگ صورتش عوض شد و گفت: اين خواب حقيقت دارد! من مشغول طواف بودم و به يكى از شبكههاى ضريح دست انداختم، در كنارم زنى بود جوان، شيطان وسوسهام كرد و او را به گناه دعوت كردم. آن زن اعتنا نكرد. يك دور ديگر زدم و باز كنار او قرار گرفتم و او را به گناه فرا خواندم. باز آن زن اعتنا نكرد. براى بار سوم، در اثر وعدههايى كه دادم، او را رام كردم و از همانجا براى انجام گناه وبى عفّتى همراه خود بيرون آوردم و سر انجام آلوده گناه منافى با عفت شديم. نگارنده مىگويد: اختلاط مرد و زن نامحرم در معرض گناه است. گرچه اين اختلاط در حرم مطهر امام رضاعليهالسلام باشد. از عيسىبن مريم روايت شده است: ايّاكم والنظرة فإنّها تزرع في قلب الشهوة و كفى بها لصاحبها فتنه". از نگاه به نامحرم پرهيز كنيد زيرا در دل نگاه كننده تخم شهوات رإ؛''كك كشت مىكند و همان براى گرفتارى انسان كافى است". كرامتى از حضرت معصومه عليهاالسلام چون تمام نعمتهاى مادّى و معنوى اهل قم، به بركت حضرت فاطمه معصومهعليهاالسلام است و ما همگى از بركت قبر مطهرش متنعّم هستيم، از انصاف به دور است كه در اين كتاب از فضائلش نشود؛ بر اين اساس چكيده كرامتى را كه صاحب انوار المشعشعين در كتابش به عنوان يك امر متواتر درج نموده، در اين نوشتار مىآوريم. ايشان مىنويسد: يكى از خدّام آستانه مقدّسه حضرت معصومه به نام ميرزا اسد اللَّه، از ناحيه پاگرفتار بيمارى شقاقلوس (بى حسّى و فاسد شدن عضوى از اندام) گشته، جراحان بالاتفاق نظر به قطع پاى ايشان دادند، تا بيمارى به ديگر اعضا سرايت نكند. ايشان مىگويد: حال كه بناست فردا پايم را قطع كنند، امشب مرا به حرم مطهر حضرت معصومه ببريد. او را به دوش مىكشند و به حرم مىآورند. خدّام در را بسته و او را به حال خود وا مىگذارند، وى از فشار درد تا صبح صادق فرياد مىزند. هنگام صبح خوابش مىبرد و در عالم خواب خانم مجلّلهاى را مشاهده مىكند كه به او مىگويد: ترا چه مىشود؟ جواب مىدهد: پايم فاسد شده و از خدا مىخواهم كه يا مرا مرگ دهد و يا شفا بخشد. آن خانم گوشه مقنعه خود را چندين دفعه به پاى او ماليده مىفرمايد: تو را شفا داديم. عرض مىكند: شما كى باشيد؟ مىفرمايد: فاطمه دختر موسىبن جعفر. او از خواب بيدار مىشود و خود را سالم مىيابد. فريادش بلند مىشود كه در را باز كنيد، شفا گرفتم. خدّام در را باز كرده، وى را خندان و سالم مىبينند. شگفت اينكه مقدارى پنبه نزد او يافت مىشود كه هر مريضى آن را به موضع درد خود مىماليد شفا مىيافت، ولى در خرابى سيل قم آن پنبه مفقود گرديد. حضرت معصومه در سال ( 201) قمرى در شهر قم، بعد از هفده روز بيمارى وفات يافت و در مقبرهاى در محلّ فعلى مدفون گرديد، و بعدها چهار زن ديگر از خواتين اهل بيتعليهمالسلام در كنار او دفن شدند. ابتدا زينب دختر حضرت جوادعليهالسلام سقفى از بوريا بر قبر بنا كرد. در سال ( 529) قمرى "شاد بيگم"، از زنان خاندان امير تيمور گوركانى، گنبد منور را ساخت، و در سال ( 925) قمرى به دستور شاه اسماعيل صفوى تجديد بنا شد و بعدا فتحعلى شاه قاجار، گنبد را طلا نمود. طبق روايتى كه در كتاب "كامل الزيارات" مذكور است، امام جوادعليهالسلام فرمود: "وَمن زار عمّتي بقم فله الجنّة" يا رب چه قشنگ است و چه زيبا حرم قم چون جنّت اعلا، حرم محترم قم بانوى جنان، اخت رضا، دختر موسى دُردانه زهرا و ملائك، خدم قم اين مژده بس او را كه بهشت است جزايش هر كس كه زيارت كندش در حرم قم ماخذ برچسبها: قم, مسجد جمکران
+ نوشته شده در یکشنبه یازدهم بهمن ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
سالها بود که زمين در حسرت باران حياتبخشي مي سوخت و به کوير خشک تعصبات و عقايد باطل و مرداب خرافات، تبديل شده بود که ناگاه در شبي فراموش نشدني، باران رحمت الهي شروع به باريدن کرد و زمين تشنه را سيراب ساخت و گُلي زيبا، بنام محمد مصطفي(ص) در کوير حجاز، شکوفا شد. آن پيام آور الهي، در شهر مقدس مکّه و در خانواده اي مؤمن و خداپرست، در شب 17 ربيع الاول به دنيا آمد و جهانِ هستي را با وجود مبارک خود، منوّر کرد.
اغلب تاريخ نگاران سال ولادت حضرت محمد(ص) را سال عام الفيل(570 ميلادي) نوشته اند. عقيده مشهور ميان شيعيان هفدهم ماه ربيع الاول و در بين اهل سنت دوازدهم اين ماه به عنوان روز ولادت ايشان مطرح است.
حضرت محمد (ص) از منظر قرآن: قرآن شريف پيامبر(ص) را الگو و اسوه تمام آدميان در همه زمان ها و مکان ها مي داند و همگان را به پيروي از او فرا مي خواند. آيات متعددي درباره پيامبر اکرم(ص) در قرآن بيان شده است که گاهي به طور مستقيم و گاهي به شکل غير مستقيم، به معرفي ايشان مي پردازد.
به عنوان نمونه در آيه 159 آل عمران مي خوانيم : " به سبب رحمت خداست که تو با آنها اين چنين خوشخوي و مهربان هستي. اگر تند خو و سخت دل مي بودي از گرد تو پراکنده مي شدند. پس بر آنها ببخشاي و برايشان آمرزش بخواه و در کارها با ايشان مشورت کن و چون قصد کاري کني بر خداي توکل کن، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد." Link: آيه 159 آل عمران
در اين آيه به بيان شش ويژگي پيامبراکرم(ص) پرداخته شده است: * مهرباني و نرمش با مردم * پرهيز از خشونت * عفو و بخشش خطاکاران * طلب مغفرت براي خطا کاران * مشاوره و هم فکري با مؤمنان * قاطعيت در انجام تصميمات و توکل بر خدا
حضرت محمد (ص) در سيماي نهج البلاغه : با توجه به اينکه نزديک ترين انسانها به نبي گرامي اسلام (ص) و آگاه ترين انسانها به شخصيت آن پيامبر اعظم (ص)، امام علي(ع) است، بهترين راه براي شناخت پيامبر اعظم (ص) مراجعه به سخنان گهربار امام علي(ع) مي باشد زيرا نهج البلاغه اقيانوس بي کراني است از معارف الهي و قرآني.
امام علي(ع) درباره لزوم پيروي و تأسي به نبي گرامي اسلام (ص) در نهج البلاغه تأکيدات فراواني دارند و از جمله مي فرمايند: "و حقيقتاً مقتدا قرار دادن رسول اکرم (ص) براي تو کافي است. از پيامبري که پاکيزه ترين و پاک ترين مردم است پيروي کن، زيرا راه و رسمش سرمشق و الگويي است براي هر کس تأسي جويد و انتسابي است عالي براي هر کس که بخواهد منتسب گردد، و محبوب ترين بندگان خداوند کسي است که از پيامبرش سرمشق گيرد و قدم جاي قدم او گذارد" Link: نهج البلاغه خطبه 160
ولادت امام جعفر صادق(ع) : امام جعفر صادق (ع) نيز در روز جمعه، ، هفدهم ربيعالاول سال 83 قمري (به هنگام طلوع فجر و به روايتي در روز دوشنبه ) ديده به جهان گشود و عالم انساني را با انوار طيّبه خويش تابناک نمود. شيعيان و محبّان اهل بيت(ع)وي را به "صادق آل محمد(ص)" ميشناسند. زيرا آن حضرت، هرگز سخني جز راست و درست، چيزي نفرمود. آن حضرت با تشکيل حوزه علميه و تعليم شاگردانش، تحول شگرفي در جهان اسلام و مذهب شيعه پديد آورد و جهانيان را با اسلام ناب محمدي (ص) و مکتب حيات بخش اهل بيت (ع) آشنا ساخت. به همين جهت، وي را پايه گذار مذهب "اماميه" دانسته و شعيان امامي اثناعشري را "شيعه جعفري" ميگويند.
امام جعفر صادق (ع) : هر كه به يك زندگي ساده از خدا راضي باشد خدا هم به عمل اندك او راضي شود. (اصول كافي ، ج 3 ، ص 207)
موج همراه، ميلاد بهانه خلقت، نبي اکرم(ص) و ششمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت، امام جعفر صادق(ع) را به شما خانواده محترم بادصبا تبريک عرض مي نمايد.
التماس دعا موج همراه
+ نوشته شده در سه شنبه هشتم دی ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
+ نوشته شده در جمعه چهارم دی ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
مسلم در صحیح روایت می کند که پیامبر فرمود:
"کسی که بمیرد وبر گردنش بیعت امامی نباشد به مرگ جاهلیت مرده است"
📚صحیح مسلم،ج4 ص126
📚سنن بیهقی،ج8 ص156
📚تفسیر ابن کثیر،ج1 ص517
ودر حدیث دیگر:
"من مات بغیر امام مات میته جاهلیه"
"هرکس بمیرد در حالی که امامی نداشته باشد به مرگ جاهلیت مرده است"
📚مجمع الزواید،ج5 ص218
وفرمود:
"من مات ولم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه"
"هرکس بمیرد درحالی که امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است"
📚شرح المقاصد،تفتازانی،ج5 ص239
❗️ما از دوستان اهل سنت می خواهیم تامل کنند وبه ما بگویند امام زمانشان چه کسی است که اگر اورا نشناسند به مرگ جاهلیت مرده اید
❗️ایا به غیر از امامی الهی ومنصوب از جانب خدا می تواند باشد که نشناختن او مساوی است با مرگ کفر وشرک وجاهلیت اگر چه انسان شب ها قیام کند وروزها روزه بگیرد؟ ماخذ http://hekmatemavali.blogfa.com/
+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
نامه رهبر انقلاب اسلامی به عموم جوانان در کشورهای غربی حضرت آیتالله خامنهای در نامهای به عموم جوانان در کشورهای غربی، حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینهای برای همفکری خواندند و با برشمردن نمونههای دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشیهای خسارتآفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، خطاب به جوانان خاطرنشان کردند: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. متن نامهی رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است. بسماللهالرّحمنالرّحیم به عموم جوانان در کشورهای غربی حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّفبار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد منظرهی کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانوادهاش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بیجان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پردهی نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیّت بهرهای برده باشد، از دیدن این صحنهها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یکونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایهی ساختن فردایی بهتر و ایمنتر نشود، فقط به خاطرههایی تلخ و بیثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راههایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهههایی شوید که غرب را به نقطهی کنونی رسانده است. درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طیّ سالهای متمادی تحمّل کردهاند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیعتر، در حجمی انبوهتر و به مدّت بسیار طولانیتر قربانی وحشتافکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوههای گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحدهی آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنبالههای شوم آنان بیاطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناختهشدهی تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفتهاند، و این در حالی است که پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه، بیرحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانهی غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونهی گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است. چهرهی دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیدهی فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانههای خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیّت پرهیز میکنند، یک خانوادهی فلسطینی دهها سال است که حتّی در خانهی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرکسازیهای رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز بهطور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بینالمللی قرار گیرد، هر روز خانهی فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بیآنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمعآوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همهی اینها اغلب در برابر دیدگان وحشتزده و چشمان اشکبار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانوادهی خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجهگاههای مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی میشناسید؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریّت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطیگری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحهی تلویزیونها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند. لشکرکشیهای سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بیشماری داشت، نمونهای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساختهای اقتصادی و صنعتی خود را از دست دادهاند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی دهها سال به عقب برگشتهاند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعهها، آیا عذرخواهیِ صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهرهآرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست. جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیّت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیّتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من
نخستین مرحله در ایجاد امنیّت و آرامش، اصلاح این اندیشهی خشونتزا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستجو کرد. متأسّفانه این ریشهها طیّ سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دورهی معاصر، جهان غرب با بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیهسازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترمترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، بههیچوجه از ظرفیّت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بیبندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفههای اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیّت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزهجو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیّت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعهی پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارتبار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروههای فرومایهای مثل داعش، زاییدهی اینگونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیدهها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالیکه تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیلهی بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابهی کشتن همهی بشریّت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟ از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شدهاند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافتهاند، جذب این نوع گروهها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آنقدر افراطی شوند که هموطنان خود را گلولهباران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیهی فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگیهای پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طیّ سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابریها و احیاناً تبعیضهای قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقدههایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود. بههرحال این شما هستید که باید لایههای ظاهری جامعهی خود را بشکافید، گرهها و کینهها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانهای است که گسستهای موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتابزده که جامعهی مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیونها انسان فعّال و مسئولیّتپذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلیشان محروم سازد و از صحنهی اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصلهها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی ــ مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد ــ جز اینکه با افزایش قطببندیهای موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواهناخواه خاصیّت برگشتپذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایستهی این ناسپاسیها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی میشناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. در این صورت، در آیندهای نهچندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالودهای استوار کردهاید، سایهی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آیندهای روشن را بر صفحهی گیتی میتاباند. سیّدعلی خامنهای ۸ آذر ۱۳۹۴
+ نوشته شده در دوشنبه نهم آذر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
دعای ویژه ماه صفر نیز از محدث بزرگ مرحوم «فیض کاشانی» نقل شده که مستحب است هر روز 10 مرتبه قرائت شود
یا شَدیدَ الْقُوى وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنى شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ.
(اى سختنیرو و اى سختعقوبت! اى عزیز، ای عزیز، ای عزیز! در برابر عظمت تو همه آفریدگانت خوار شدند، پس کفایت کن از من شر خلقت را. اى نیکو ده، اى زیبایىبخش، اى نعمتبخش، اى فزونبخش، اى که معبودى جز تو نیست! منزهى تو و من از ستمکاران هستم. پس دعای او (یونس) را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم و این چنین نجات دهیم مؤمنان را و درود خدا بر محمد و آل پاک و پاکیزهاش)
+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم آبان ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
قسمتی از خطبه غدیر
أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی. أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدِّینِ. أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. آگاه باشید! همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست. هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود. هشدار! که اوست انتقام گیرنده از ستمکاران. هشدار! که اوست فاتح دژها و منهدم کننده ی آنها. هشدار! که اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و راهنمی آنان. ماخذ http://imamalkhalgh.blogfa.com/
+ نوشته شده در جمعه پانزدهم آبان ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
مرجع : تبیان
درباره فواید بهداشتی وضو نیز نوشته اند: پیش گیری از ابتلا به بیماری های گوارشی که به دلیل آلودگی دست ها عارض می شوند. مهم ترین این بیماری ها، بیماری های عفونی (مثل وبا، تیفوئید، التهابات معوی[معدوی]، مسمومیت های غذایی) معروفند.

به گزارش افکارخبر، یکی از اعمال واجب عبادی، نماز است و مقدمه آن وضو. وضو، یعنی شستن صورت و دو دست و مسح پا با شرایط خاص که خود نوعی عبادت محسوب می شود؛ عبادتی که از سویی موجب تقرب انسان به خدا و کمال معنوی وی می شود و از سوی دیگر از نظر بهداشتی و درمانی اثرات مفیدی بر محیط اجتماعی و فردی زندگی افراد دارد.
خداوند در قرآن نسبت به عمل عبادی وضو می فرماید: «یا أَیّهَا الَّذِینَ آمَنواْ إِذَا قمْتمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلواْ وجوهَكمْ وَأَیْدِیَكمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحواْ بِرووسِكمْ وَأَرْجلَكمْ إِلَى الْكَعْبَینِ»؛ «اى كسانى كه ایمان آورده اید چون به [عزم] نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح كنید».(۱)
وضو همانند دیگر اعمال عبادی تعیین شده در اسلام دارای فلسفه و حکمت های معنوی، علمی و بهداشتی است که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
در قرآن، نظافت امری است تحت نظام و ضابطه؛ به طوری که فرد مسلمان خود را ملزم می داند به عنوان یک واجب شرعی آن را در هر حال و به طور مستمر رعایت کند
حکمت های وضو در روایات
در حدیثی از امام رضا (علیه السلام) درباره حکمت وضو آمده است: «برای این است که بنده در مقابل پروردگار خود پاکیزه باشد و قابل مذاکره و مکالمه گردد و اطاعت امر مولی نموده، از کثافات و نجاسات محترز و پاک گردد و کسالت تن او بر طرف شود و خواب از چشم او بیرون رود؛ تا این مطلب به پاکی قلب او در مقابل عظمت خالق منتهی شود و سبب وجوب شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها، آن است که این اعضا در نماز بیشتر به کار می آید؛ زیرا نمازگزار با صورت، سجده و خضوع می کند و با دست خود حاجات خویش را عرضه می کند و با سر خویش در حالت نماز رو به قبله می نماید و با پاهایش، قیام و قعود نماز را انجام می دهد.»(۲)
در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز درباره حکمت های وضو آمده است: «وضو گرفتن، یعنی شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها؛ شستن صورت، یعنی خدایا هر گناهی که با این صورت انجام دادم، آن را شستشو می کنم که با صورت پاک به جانب تو عبادت کنم و با پیشانی پاک سر بر خاک بگذارم. شستن دست ها در وضو یعنی خدایا از گناه دست شستم و گناهانی را که با دستم مرتکب شده ام، با شستن دست، آن را تطهیر می کنم. مسح سر در وضو، یعنی خدایا از هر خیال باطل و هوس خام که در سر پروراندم، سرم را تطهیر می کنم و آن خیال های باطل را از سر به دور می افکنم. مسح پا، یعنی خدایا من از جای بد رفتن پا می کشم و این پا را از هر گناهی که با آن انجام داده ام، تطهیر می کنم. اگر کسی بخواهد نام مبارک حق تعالی را بر زبان آورد، باید دهان را تطهیر کند. مگر می شود با دهان ناشسته، انسان نام خدا را ببرد؟ باید دهان را با آب مضمضه کند و بشوید».(۳)
+ نوشته شده در پنجشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
بشارت پیامبر(ص) به عزاداران حسینیفرمود: وقتي كه نه من باشم و نه تو و نه علي. فاطمه بر شدت گريه بيفزود و بیشتر گريست و عرض كرد: اي پدر: پس چه کسی براي فرزندم گريه ميكند و مجلس عزا و مصيبت او را برپا ميكند؟ رسول خدا فرمود:اي فاطمه زنان امت من ميگريند بر زن هاي اهل بيت من و مردان امت من ميگريند بر مردان اهل بيت من و عزاي فرزند مرا هر سال طايفه اي بعد از طايفه اي تازه ميكنند. متن حدیث: في البحار قال: رايت بعض تاليفات بعض الثقات من المعاصرين يروي انّه: لما اخبر النَبي(صلي الله عليه و آله) ابنته فاطمه بقتل ولدها الحسين و ما يجري عليه من المحن بكت فاطمه بكاءً شديداً و قالت: يا ابه، متي يكون ذلك؟ قال: في زمان خال مني و منك و من علي. فاشتدّ بكائها و قالت: يا ابه فمن يبكي عليه و من يلتزم باقامة العزاءِ له؟ فقال النبي: يافاطمه، ان النساء امتي يبكين علي نساء اهل بيتي، و رجالهم يبكون علي رجال اهل بيتي، و يجددون العزاء جيلاً بعد جيل في كل سنة، فاذا كان يوم القيامةتشفعين انت للنساء و انا اشفع للرجال و كلْ من بكي منهم علي مصائب الحسين اخذنا بيده و ادخلناه الجنة. «بحار الانوار ، ج44 ، ص292 ، ح3» منبع: مشرق نیوز
+ نوشته شده در جمعه یکم آبان ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
درسی که از محرّم می توان آموخت![]() ماه محرم ماه غم و اندوه دوستداران اهل بیت پیامبر و علی علیهم السلام است. ماهی که از محرم سال 61 هجری قمری تا هم اکنون خیل عاشقان به خاندان مطهر رسول الله صلی الله علیه و آله را عزادار کرده است. مصیبتی که بزرگی آن قابل وصف نیست! و چه مصیبتی از این بالاتر که فرزند امام علی علیه السلام که جانشین و برادر و داماد و خلیفه پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله بود یعنی امام حسین علیه السلام را کمتر از پنجاه سال از رحلت نبی خدا صلی الله علیه و آله به مسلخ ببرند؛ آن هم کسانی که خود را از امت رسول خدا صلی الله علیه و آله می دانستند! به تعبیر امام الساجدین علیه السلام: أَمْسَتِ الْعَرَبُ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَجَمِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنْهَا وَ أَمْسَتْ قُرَیْشٌ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنْهَا وَ أَمْسَى آلُ مُحَمَّدٍ مَخْذُولِینَ مَقْهُورِینَ مَقْبُورِینَ.(1) این است که عزای برای امام حسین بن علی علیهما السلام تمامی ندارد. که رسول اعظم صلی الله علیه و آله فرمودند(2): إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُۆْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا.(3) کربلا تنها یک حادثه نیست بلکه یک واقعه است که انسانهای بسیاری در طول چهارده قرن در این مکتب تربیت شده اند. چه بسیار انسانهایی که با حضور در مجالس محرم جهت زندگی خود را عوض کرده اند. کربلا و محرم نگرش انسان را به زندگی تغییر می دهد. محرم هدف برای زندگی کردن را عمیق تر می کند. محرم به زندگی معنایی بس عظیم می بخشد. محرم ماه توبه است و ماه بازگشت به خدا و ماه پیدا کردن حقیقت و راه درست زندگی کردن و درست مردن است. محرم بهترین شیوه زندگی را به انسان می آموزد و نیز بهترین مردن و بدرود گفتن دنیا را می آموزد. محرم و کربلا اوج فضایل اخلاقی است؛ محرم اخلاق را با نمونه های عینی اش به ما می آموزد. محرم درس وفاست درس آزادی و آزادگی و درس عزت است. با این اوصاف که قطره ای از دریای تربیتی محرم بود دیگر جای تعجب ندارد که محرم انسانها را در یک شب بلکه کمتر از آن متحول نماید. اینکه مشاهده می شود بسیاری از کسانی که گرفتار گناهان هستند که به آنها خوی گرفته اند و عادت آنها شده است، اما این عادت ناروای خود را به حرمت محرم کنار می گذارند. پس محرم عزم آفرین است. عزم بر ترک معصیت الهی. عزم بر کسب فضایل و در یک کلام عزم بر بندگی. این است درس عاشورا که هر درخواستی که به عزت انسان اندک ضربه ای وارد کند مردود است. این درسی است که باید همه ارادتمندان به ساحت حسینی آن را در رفتار و گفتار خود مد نظر داشته باشند به خصوص مسئولین ممالک اسلامی که در برابر دشمنان اسلام عزتمند عمل نموده باعث عزت مسلمین گردند عزم بر بندگی نقطه آغاز بندگی خدا، ترک هر آن چیزی است که خداوند از ارتکاب به آنها نهی کرده است. و نقطه آغاز ترک گناه، توبه است. نمونه بارز توبه در صحنه کربلا ملحق شدن حر بن یزید ریاحی به سپاه امام حسین علیه السلام است. در تاریخ آمده است که در روز عاشورا حرّ وقتی متوجه شد که عمر بن سعد قصد دارد تا با امام حسین علیه السلام بجنگد به خود آمده به سپاه امام پیوست. ![]() وی در جواب مردى از قوم خود كه مهاجر بن أوس نام داشت گفت: به خدا قسم من خودم را بین بهشت و جهنم مخیّر مىبینم! و الله چیزى را بجاى بهشت بر نمىگزینم و لو اینكه قطعهقطعه گردیده و آتش زده شوم! سپس به اسبش لگدى زد و به حسین [علیه السّلام] ملحق شد و به [آن حضرت] گفت: اى پسر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلم)! من همان مصاحبى هستم كه مانع از بازگشتتان شدهام و در راه، شما را همراهى كرده زیر نظر گرفتهام و [سرانجام] در این مكان شما را وادار به توقف كردهام... اكنون در حالى كه به خاطر عمل خویش از درگاه پروردگار آمرزش مىطلبم و مىخواهم با جانم شما را یارى كنم تا پیش رویتان بمیرم، نزد شما آمدهام، آیا این را به عنوان توبهام مىپذیرى؟! [امام علیه السّلام] فرمود: بله، خدا توبهات را بپذیرد و تو را ببخشد، نام تو چیست؟ گفت: من حرّ بن یزید هستم! فرمود: همانگونه كه مادرت تو را نامیده تو آزادهاى، به امید خدا در دنیا و آخرت آزاده باشى [از اسب] پائین بیا.(4) و اینچنین حر عزم بر بندگی خداوند نمود و از بندگی شیاطین انس و جن رهایی یافت.
عزت نفس خداوند انسان را کرامت بخشید (5) به گونه ای که وی را گل سرسبد خلقت آفرینش قرار داد (6) و هر آنچه در عالم است را مسخر انسان نمود.(7) چنین انسانی سزاوار نیست که خود را ذلیل دنیا و متاع ناچیز دنیا و برده دیگر انسانها نماید. حتی اگر جان او را بگیرند حاضر نیست عزتش خدشه دار شود. از این روست که وقتی امام حسین علیه السّلام در برابر بیعت ذلیلانه و کشته شدن عزیزانه قرار گرفت مرگ را بر چنین زندگی ای ترجیح داد. اگر انسان دنیا را با آخرت بنگرد؛ و سعادت اخروی را بر سعادت و خوشی زودگذر دنیایی مقدم بدارد، دیگر حاضر نیست به هر قیمتی در پی زندگی دنیایی باشد. اینکه عده ای اندک در کربلا نگاهشان به دنیا این بود بزرگترین درس تربیتی برای نسل جدید جامعه اسلامی ماست این کلام صاحب محرم است که: فَإِنِّی لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَما.(8) این است درس عاشورا که هر درخواستی که به عزت انسان اندک ضربه ای وارد کند مردود است. این درسی است که باید همه ارادتمندان به ساحت حسینی آن را در رفتار و گفتار خود مد نظر داشته باشند به خصوص مسئولین ممالک اسلامی که در برابر دشمنان اسلام عزتمند عمل نموده باعث عزت مسلمین گردند. سیاست ما نیز باید حسینی باشد. و مواضع سیاسی مواضعی بر پایه عزت و قدرت ایمان و عظمت دین باشد.
قیمت دادن به زندگی ارزش زندگی به چیست؟ هدف از زندگی چیست؟ تلاش برای زنده ماندن چرا؟ آبادکردن دنیای خود و اطرافیان تا کجا؟ در پاسخ این پرسشها دو دیدگاه کلی می توان ارائه کرد: دیدگاهی مادی و دیدگاهی الهی. اگر انسان دنیا را به تنهایی و منقطع از آخرت در نظر بگیرد؛ آنگاه دیدگاه او به زندگی دنیا و هدف زندگی در دنیا و تلاش برای زنده ماندن در دنیا مادی خواهد بود که در صدد رفاه و آسایش ایجاد کردن برای دنیاست. یعنی دنیا را برای دنیا می خواهد و در پایان هیچ! اما اگر انسان دنیا را با آخرت بنگرد؛ و سعادت اخروی را بر سعادت و خوشی زودگذر دنیایی مقدم بدارد، دیگر حاضر نیست به هر قیمتی در پی زندگی دنیایی باشد. اینکه عده ای اندک در کربلا نگاهشان به دنیا این بود بزرگترین درس تربیتی برای نسل جدید جامعه اسلامی ماست. آنهایی که در برابر امام حسین علیه السّلام ایستادند و حاضر شدند خون نوه پیامبر خود را بریزند بخاطر این بود که تنها دغدغه دنیایی و رفاه و آسایش خود و خانواده شان را داشتند. بنابراین محرم به ما می آموزد که نباید در زندگی دیدی مادی گرایانه داشت؛ اینکه برای تشکیل خانواده مادی فکر کنیم، برای تولید نسل مادی فکر کنیم، برای برگزاری مراسم ازدواج مادی عمل کنیم و در نهایت هم ادعا کنیم که ما امت پیامبر اسلام هستیم این حرف با عمل ما سازگار نیست.
پی نوشت: 1) كوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الكوفی، 1جلد، مۆسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی - تهران، چاپ: اول، 1410 ق، ص149 2) عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام قَالَ نَظَرَ النَّبِیُّ ص إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهمالسلام وَ هُوَ مُقْبِلٌ فَأَجْلَسَهُ فِی حِجْرِهِ وَ قَال.... 3) نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مۆسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق. ج10 ؛ ص318 4) ابو مخنف كوفى، لوط بن یحیى - سلیمانى، جواد، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا / ترجمه وقعة الطفّ، 1جلد، مۆسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى - قم، چاپ: دوم، 1380 ش، ص 155-156 5) و لقد کرمنا بنی ءادم.(اسراء/70) 6) تبارک الله احسن الخالقین. (مۆمنون/14) 7) و سخر لکم الشمس و القمر دائبین و سخر لکم اللیل و النهار. (ابراهیم/33) 8) ابن طاووس، على بن موسى - فهرى زنجانى، احمد، اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، 1جلد، جهان - تهران، چاپ: اول، 1348ش. سید روح الله علوی بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم مهر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
گزیدهای از این خطبۀ خواندنی امیرالمؤمنین(ع) را در ادامه می خوانید:
«خدا خیرتان دهد، بعد از این اجتماعتان به خانههایتان برگردید و 1. برای اهل و عیال خود دست و دل بازی کنید و به برادران و دوستانتان نیکی کنید 2. در مقابل این نعماتی که به شما داده خدا را شکر کنید. 3. دور هم جمع شوید تا خدا کارهایتان را ردیف کند 4. و به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند دلهایتان را بههم پیوند دهد. 5. نعمتهای الهی را به هم هدیه دهید، خدا ثواب هر عمل در این روز را چندین برابر عمل در اعیاد دیگر قرار داده. 6. نیکی در این روز اموال را زیاد میکند و عمر را میافزاید 7. مهربانی به همدیگر در این روز، رحمت و رأفت خداوند را جلب میکند. 8. تا جایی که در توان دارید از آنچه خدا که به شما داده به برادران و خانوادهتان رسیدگی و پذیرایی کنید. 9. در میان یکدیگر خوشرو باشید 10. در دیدار یکدیگر، اظهار شادمانی کنید 11. به کسی که به خیر شما امید دارد، افزون بر آن بدهید 12. به ناتوانان همچون خود و هرقدرکه از دستتان برمیآید و برایتان امکان دارد، بخورانید. 13. خرج کردن یک درهم در این روز، پاداش 100هزار درهم در روزهای دیگر و حتّی بیشتر دارد. 14. اگر کسی از آغاز دنیا تا پایانش، روزها را روزه و شبهایش را احیا بگیرد، به پای ثواب روزۀ این روز- اگر خالصانه باشد- نمیرسد. 15. هرکس که در این روز پیش از درخواست برادرش به یاریش بشتابد و از سر رغبت به او نیکی کند، پاداش کسی را دارد که این روز را روزه و شبش را احیا گرفته است. 16. هر کس مؤمنی را افطار دهد انگار به یک میلیون نبی و صدیق و شهید افطار داده 17. و هرکس برای برادرانش قرض بگیرد(برای حل مشکل آنها واسطه شود) و به آنها کمک نماید، من از سوی خدا ضامنم که اگر زنده بماند، بدهیاش را بپردازد و اگر قبضِ روحش کند، خداوند، خود قرض او را به عهده بگیرد. 18. چون همدیگر را دیدید، دست بدهید و سلام کنید و نعمت امروز را به هم تبریک بگویید 19. این سخنان را حاضران به غایبان و شاهدان به آیندگان برسانند، 20 توانگر به دیدن فقیر برود و نیرومند به دیدن ناتوان برود؛ رسول خدا(ص) اینچنین به من امر فرمود.» آنگاه حضرت علی(ع) خطبۀ جمعه را خواندند و به جای نماز جمعه، نماز عید غدیر خواندند(1) و سپس با فرزندان و شیعیانشان به منزل امام حسن(ع) که برایشان غذا تدارک دیده بود رفتند، و غنی و فقیر پس از صرف غذا، از آن غذا برای اهل و عیال خویش بردند. مصباح المتهجد، ج2، 757-758
+ نوشته شده در جمعه دهم مهر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
رهبر انقلاب در پی وقوع حادثه مرگبار امروز در سرزمین منا، رهبر انقلاب در پیامی ضمن تسلیت به عزاداران،
در پی وقوع حادثه مرگبار امروز در سرزمین منا، رهبر انقلاب در پیامی ضمن تسلیت به عزاداران، سه روز عزای عمومی اعلام کردند.
به گزارش «تابناک»، در پی فاجعه مصیبت بار منا و کشته شدن جمعی از حجاج بیتالله الحرام رهبر انقلاب اسلامی پیامی صادر کردند. متن پیام به شرح زیر است:بسم الله الرحمن الرحیم فاجعهی مصیبتبار امروز در منا که در آن جمع کثیری از ضیوفالرحمان و مومنانِ مهاجر الیالله از کشورهای گوناگون، اندوهی بزرگ در جهان اسلام پدید آورده و عید آنان را عزا کرده است. در میهن عزیز ما نیز دهها خانواده که مشتاقانه در انتظار عزیزان حجگزار خود بودند، اکنون به عزای آنان نشستهاند. اینجانب با قلبی سرشار از غم و همدردی با مصیبتدیدگان، این حادثه اندوهبار را به روح مطهر حضرت رسول اعظم (صلی الله علیه و آله) و به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت صاحبالزمان (اروحنا فداه) که صاحبعزای اصلی است، و به همه بازماندگان و عزاداران در سراسر جهان اسلام به ویژه در ایران عزیز تسلیت عرض میکنم و رحمت خاصه خداوند غفور و رحیم و شکور را برای این میهمانان گرامیش و شفای عاجل آسیبدیدگان و مجروحان را از درگاه عطوفتش مسألت مینمایم و یادآور میشوم: ۱. مسئولان نمایندگی اینجانب و سازمان حج تلاش طاقتفرسای خود در شناسایی جانباختگان و معالجه مجروحان و اعزام به کشور و خبررسانی سریع را که سراسر امروز بدان مشغول بودند همچنان ادامه دهند و همه کسانی که توانایی دارند به آنان کمک کنند. ۲. هر گونه کمک ممکن را به حجاج دیگر کشورها نیز تعمیم دهند و حق برادری اسلامی را به انجام رسانند. ۳. دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثهی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعدهی حق و انصاف عمل کند. مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند. ۴. جانباختگان این حادثه انشاالله مشمول این کلام نورانی قرآناند که: «و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله» این برای بازماندگان، تسلای بزرگی است. آنان پس از طواف و سعی و پس از ساعات پربرکت عرفات و مشعر و در حال انجام مناسک حج به دیدار معبود شتافتهاند، و انشاالله مورد لطف و رحمت ویژه احدیتند. اینجانب با تسلیت دوباره به عزادارن، سه روز عزای عمومی در کشور اعلام میکنم. والسلام علی عباد الله الصالحین سید علی خامنهای دوم مهر یکهزار و سیصد و نود و چهار
+ نوشته شده در جمعه سوم مهر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
برچسبها: عیدفطر ادامه مطلب
+ نوشته شده در شنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۴ساعت   توسط دوستدار
|
|
|