مسلمانان یاری کنید

کودکِ غزّه نگرچشمانِ خود را بسته است

در بغل بگرفته مادر, کودکِ دردانه اش

مادری بر جسمِ فرزندش کُند نوحه گری

خانه ای آوار گشته,  کودکی آواره شد

غاصبانِ قدس سرگرمِ  جنایت دم به دم

ماجرای غزّه  پایانی  ندارد بی گمان

امّتِ اسلام در غفلت ز دشمن تا به کی؟

خاکِ ذلّت بر سر آل سعود پاشیده شد

سازمانِ دیده بان ,حقّ بشر وا می نهد

سازمانی هست  با نام  ملل لیکن فشل

 

 

 

غرقِ درخون,خونِ سرچشمان خود رابسته است

طفلِ اوآسیمه سر چشمان خود را بسته است

می خورد خونِ جگرچشمان خود را بسته است

بر سر نعشِ پدر چشمان خود را بسته است

بردگانِ سیم وزر چشمان خود را بسته است

تا که وجدانِ بشر چشمان خود را بسته است

تا نبیند این خطر چشمان خود را بسته است

حاکم نحس قطر چشمان خود را بسته است

این زمان بارِ دگر چشمان خود رابسته است

سازمانی معتبر!چشمان خود را بسته است

شعر ارسالی مخاطبین معبر، اثری از : قاسم باباپور قاضیانی

منتظر

+ نوشته شده در  چهارشنبه یکم مرداد ۱۳۹۳ساعت   توسط دوستدار  |